بسم الله الرحمن الرحیم
رمضان ، ماه ریزش رحمته ! ریزشه ، یعنی بارانه ! باران به همه جا می بارد ،هم به سبزه و گل می بارد و هم به بیابان و شوره زار و بر روی نجاسات می بارد . رحمت ماه رمضان به همه می بارد ، یعنی هم به گنهکار می بارد و هم به مؤمن .
همان گونه که نمی شود ، باران ببارد و تو در زیر باران بروی و خیس نشوی ؛ به همان گونه هم نمی شود تو در زیر باران رحمت بروی و الطاف و رحمت بر تو ببارد و گناهان تو را نشوید .
حال اگر تو در زیر باران در زیر چتر باشی ، آن وقت چه ؟! آیا باز باران بر سرت می بارد ؟
اگر تو وارد ماه رمضان شوی و در زیر چتر دروغ و غیبت و تهمت و چشم چرانی و .. باشی ، آیا باز هم این باران رحمت تو را و جان تو را پاک می کند ؟
؟
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
قیامت هرکس امروز برپاست و فردای قیامت در همین که هستی ادامه ی حیات می دهی . اگر امروز دائم دور و بر گناه پرسه می زنی ،یعنی وجود تو دائم دارد در آتش گناه می سوزد و تو امروز این سوختن را نمی فهمی چرا؟ چون کثرت گناه روح تو را کرخ کرده و تو احساس درد نمی کنی . اما فردای قیامت وقتی این سوختن بر تو ظهور کرد ،تو خود را در آن آتش و سوختن ملاقات خواهی کرد .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
برچسبها:
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
شرمنده از اینکه اینترنت قطع بود و نشد مطلبی را پست کنم ؛ چون خط اصلی قطع بود ؛ تمام ارتباطات هم قطع شد و با این قطع شدن نمی توان چیزی را دریافت کرد ؛ درسته ؟!
اگر خط اصلی وجود تو که قلب توست دائم قطع باشد ، تو به هیچ وجه نمی توانی از عالم بالا چیزی را دریافت کنی . برای ارتباط برقرار کردن با عالم بالا باید خط اصلی وجودت وصل باشد .
انسان زمانی انسان نامیده می شود که وجودش به عالم بالا وصل باشد . کسی که وجودش دائم قطع و وصل می شود ؛ اگر وصل در او بیشتر باشد ؛ یعنی صورت اصلی او انسانی است و از او کار انسانی سر می زند .اما
اگر بیشتر اوقات وجود او در قطعی به سر می برد پس وجهه و صورت اصلی او شیطانی است و افسارش را به دست شیطان داده ؛ یعنی کارهای او بیشتر صورت شیطانی دارد تا انسانی .
قطع و وصل شدن وجود تو به سبب گناهانی است که انجام می دهی . کسی که در فکر و اندیشه اش دائم برای دیگران نقشه می کشد ؛ تا دیگران را ضایع کند و یا مال آنان را زیرکانه به نام خود می زند ؛ یا بی پروا حرام و
منکر را انجام می دهد و آن را به دیگران هم نشر می دهد و در جامعه هرج و مرج ایجاد می کند و دائم در گناه پرسه می زند ؛ در هر مجلس حرامی بی پروا شرکت می کند و.....
این حالات و افعال او نشانگر این است که خط اصلی وجود او قطع شده و متأسفانه این قطع شدن را هم ادراک نمی کند . چون قبلا عرض کردیم کسی که دائم در گناه پرسه می زند و بعد از
انجام گناه خرسند است و رغبت دارد آن گناه را باز تکرار کند ؛ این حالت ، کم کم نور وجودش را خاموش می کند و قبح و زشتی گناه را نمی فهمد . اما کسی که بین این قطع و
وصل است اگر بر اثر غفلت مرتکب گناهی شود ، به محض پشیمانی درون و برگشتن از گناه ، اگر نیت خود را از شرّ به خیر تغییر دهد و در قلبش از انجام آن گناه احساس انزجار
داشته باشد ؛ این انزجار و پشیمانی ، مجددا خط وجود او را به عالم بالا وصل می کند و او در وجودش احساس سبکی و رضایت می کند .
توبه یعنی پشیمانی و برگشت درون . به محضی که تو در درون پشیمان شوی و بخواهی برگردی او تو را قبول می کند و وصل صورت می گیرد . چون خدا بسیار آمرزنده و مهربان است ؛
" والله غفور رحیم "
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
قبلا گفتیم اگر خود را بشناسی ؛ پروردگار و ربّ خود را خواهی شناخت ، ربّ یعنی پرورش دهنده . یعنی درون تو را یا امام نار می پروراند یا امام نور . ما به هر سو که حرکت کنیم ، خداوند مهربان با اسم ربّش ما را در همان سمت و
سو هدایت می کند و می برد . اگر تو با اختیار خودت به سوی نار و آتش بروی ؛ امام نار تو را در جهت آتش و عذاب می پروراند ، اما اگر به اختیار خودت راه راست را انتخاب کردی و و به طرف بهشت حرکت کنی ؛ امام نور در همان
راه تو را هدایت می کند و می پروراند. پس مهم تو هستی که کدام مسیر را انتخاب کنی. خداوند انتخاب را به عهده ی ما قرار داده و ما اختیار داریم که در تحت فرمان الهی حرکت کنیم یا در تحت فرمان شیطان ؟!
اگر تو به فرمان الهی و آنچه خدا بر تو واجب کرده ، عمل کنی و به اختیار خودت به سوی هدایت اولیه حرکت کنی ؛ بله هدایت ثانویه هم شامل حال تو می شود و تو را از جایی که گمان نداری هدایت می کند و
جلو می برد . امااگر حماقت کردی و به اختیار خودت فرمان الهی و آنچه بر تو واجب کرده را کنار زدی ؛ نه تنها در هدایت اولیه قرار نمی گیری ، بلکه هدایت ثانویه هم شامل حال تو نمی شود و او تو را ضالّ و گمراه به حال خود
رها می کند تا این چند صباح عمر را که به قول خودت خواستی در کیف و لذت بگذرانی ؛ بگذرد و بعد از زمانی نه چندان دور وقتی در عالم اخری ، بیدار شدی ، خودت می بینی که با یک لذت زود گذر دنیا چه لذتهای ابدی را که از دست داده ای و...........آنجاست که خواهی گفت : " خودم کردم که ...."
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
عالم محضر خداست و همه ی ما علم داریم و می دانیم که همیشه در محضر او حاضر هستیم ؛ حال چرا ما این محضر را ادراک نمی کنیم و آن را جدی نگرفتیم ؟
چون در دلمان آن را باور نکردیم و این محضر را فقط با آلت و چشم ظاهری نگاه می کنیم . کسی که نابیناست اگر ساعتها بنشینی و برایش از زیبایی گل بگویی ؛
او هرگز نمی تواند آن زیبایی گل را ادراک کند . آره علم دارد و و آن لطافت و زیبایی گل را هم می تواند توضیح دهد ، اما زیبایی واقعی گل را نچشیده ؛ چون ندیده !
و این علم او باید با عمل دیدن چشم کامل شود . بله ما می دانیم که خدا همه جا حضور دارد و این حاضر بودن خدا را می توانیم در چندین مقاله بنویسیم و .........
اما چرا خود به این باور و یقین نرسیدیم ؟ برای اینکه علم داریم اما به علمی که داریم ؛ عمل نکردیم . و وجودمان همچنان در تاریکی جهل می سوزد .
گفتیم عمل به قران ، به انسان معرفت می دهد و درون او را روشن می کند و به آرامش می رساند .
وقتی من در عمل به قران لنگ می زنم ؛ پس وجود من فاقد چراغ ایمان است و من در تاریکی وجودم چگونه می توانم ببینم ؟!
پس وجود ما چون تاریک است ، ما حضور خدا را در زندگی مان ادراک نمی کنیم . چون آن را نچشیدیم و
تا امروز به باورمان نرفته و به یقین نرسیدیم که خدا حاضر است و حضور تام دارد .
می پرسید از کجا چنین می گویم ؟ از آنجا که اگر تو حضور خدا را باور داری ؛ پس چرا بی پروا دائم در گناهی .
تو وقتی در مقابل یک بزرگواری که کرامات بسیار دارد ؛ می نشینی چقدر مواظب هستی در مقابل او بی ادبی نکنی ،
چون حضور او را ادراک می کنی و در مقابلش حتی یایت را هم دراز نمی کنی ! اما در مقابل خدایی که دائم در محضر او هستی چه ؟!!!
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
هر کاری آثاری دارد . یعنی به دنبال هر کاری ، آثاری نمودار می شود . وقتی غذا یا میوه یا موادی که حاوی آهن است ؛
یا ویتامین مشخصی را مصرف می کنی ؛ بعد از مدتی آثار آن را در جسمت می بینی .
به دنبال هر عمل عبادی که تو انجام می دهی ، آثار آن در روحت نمودار می شود . مثلا تو وقتی نماز می خوانی ، روزه می گیری یا حج مشرّف می شوی ؛
باید بعد از اتمام عمل ، آثار آن را در روحت ببینی . اگر آثار نماز و ... را در خودت نمی بینی و اگر حال تو در قبل و بعد از نماز یکی است ؛
و تو همان آشی و همان کاسه که ده سال پیش بودی ؛ پس روح تو تا امروز از حقیقت نماز غافل بوده و نتوانسته آن را بخورد و هنوز مزه ی نماز واقعی را نچشیده !
از کجا چنین چیزی را می گویم ؟ از آنجا که بعد از سالها نماز خواندن ، هنوز مقیّد به ترک گناه نیستی و هنوز رذایل اخلاقی را در خودت می بینی .
هنوز انسانیت در تو بی رنگ است و تو خیلی راحت غیبت می کنی و آبروی بیست ساله ی شخص را در یک ، دو دقیقه برباد می دهی ،
و این در حالی است که می دانی ؛ گناه غیبت ، شدید تر از زنا است . این رغبت و میل تو به غیبت و دروغ و تهمت و ربا و رشوه خواری و ...........
نشانگر این است که هنوز آثار نماز و روزه و حج و .... به جان تو نرفته و روح تو هنوز شیرینی عفو و بخشش و مناجات با خدا را نچشیده ؛
برای همین تا امروز گرسنه مانده و هر چه فریاد می زند که گرسنه و تشنه است تو صدای او را نمی شنوی و
او از شدت ضعف در میادین مختلف زندگی گیج می زند و راه را از چاه نمی شناسد ؛
چون غذا نخورده و بزرگ نشده و خوبی و بدی را از هم تشخیص نمی دهد .
در ادامه مطلب با ما همراه باشید ....
برچسبها:


















